کد مطلب:33020
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:22
نظم چيست؟ و پديد آورنده اش كيست؟
براي پاسخ ، ناگزير از ذكر دو نكته ايم :
1 . در وجود ما و هر موجود زنده و در هر جزئي از اجزاي جهان نظمي دقيق برقرار است . ما بسياري از نمودهاي اين نظم را بي هيچ رنجي مي توانيم دريابيم و بسياري از آن را نيز با كمك دانش مي توانيم دريافت . مثلاً اگر در وجود خود بينديشيم ، مي بينيم كه همه اعضا آفريده شده اند و هر چيز به جاي خود است و همه اعضا با هم تناسب دارند . نظم شگفت گردش خون ، كار منظّم معده ، ريه و كبد ؛ همه بر اين حقيقت گواهند . از خود بگذريم و به سراغ حشرهايي چون پشه ، مورچه ، عنكبوت و زنبور برويم . مي بينيم كه هر يك نظمي خيره كننده و براي تغذيه ، خانه سازي و دفاع از خود ، سامان و نظم و قاعده اي استوار دارند كه از آن سرپيچي نمي كنند .
اگر به جهان بالا نظري اندازيم ، مي بينيم كه همه ستارگان در مسيري معيّن با نظمي خاص حركت مي كنند و در آن جا نيز بي نظمي راه ندارد ؛ چنان كه هزاران سال مي گذرد و يك ستاره از مسير خود منحرف نمي گردد و به ديگر ستارگان برنمي خورد .
از اين روست كه خداوند بزرگ ، آفريننده موجودات و نظم آنها ، در قرآن از نظم بسيار سخن گفته و آن را دليلي بر وجود خود دانسته است و مي فرمايد : « وفي الارض آيات للموقنين وفي انفسكم افلا تبصرون ؛ در زمين براي صاحبان يقين نشانه هايي است و همچنين در شما آدميان ، آيا بصيرت نمي يابيد؟! » در سوره يس ، آيه 41 ، مي فرمايد : « لا الشمس ينبغي لها ان تدرك القمر ولا الليل سابق النهار وكلّ في فلك يسبحون ؛ نه خورشيد مي تواند ماه را دريابد و نه شب مي تواند از روز پيشي گيرد{P - سوره والذاريات ، آيه 20 . P}
و هر يك از سيّارات در فلك شناورند . » و در سوره ملك ، آيات 4 و 5 ، مي فرمايد : « ماتري في خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصرهل تري من فطور ثم ارجع البصركرّتين ينقلب اليك البصر خاسئاً وهو حسير ؛ در آفرينش آن [خداي ] بخشايشگر هيچ گونه اختلاف [و تفاوتي ] نمي بيني . باز بنگر ، آيا خلل [و نقصاني ] مي بيني؟ باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سويت باز گردد . »
2 . نظم نمي تواند مولود تصادف باشد و طبيعت كور و بي خرد آن را پديد آورد . « تصادف » ، در برابر « نظم » است . كساني كه منكر وجود ناظمي خردمند در جهان طبيعتند ، معمولاً به تصادف اعتقاد دارند ، امّا از آن جا كه اين كلمه در دو معناي كاملاً متفاوت به كار مي رود ، در اين جا توضيحي لازم است تا اشتباه پيش نيايد . گاهي تصادف به معناي انكار « علّت فاعلي » است كه در اين صورت مرادف با انكار قانون علّيّت است و جز براي « منكران علّيّت » پذيرفتني نيست ؛ زيرا حتّي ماديين نيز كه منكر خدايند ، منكر قانون علّيّت نيستند و تصادف به معناي انكار علّت فاعلي را قبول ندارند . معناي ديگر تصادف كه معنايي رايج است ، انكار « علّت غايي » و به تعبير ديگر انكار « هدف » و برنامه است . در بحث برهان نظم ، « تصادف » تنها به معناي دوم به كار مي رود . بنابر اين كساني كه به تصادف معتقدند ، هر گونه هدف و برنامه و دخالت عقل و انديشه را در پيدايش جهان انكار مي كنند كه ادعاي آنان ، چنان كه بيان كرديم ، بسيار نادرست و غير منطقي است .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.